با سلام. در این مقاله سعی داریم به برخی از رایج ترین سوالات تلسکوپ و اصطلاحات رایج تلسکوپ و انواع آن و برخی سوالات عمومی راهنمایی مختصری ارائه نمائیم.
پیش از خرید تلسکوپ دانستن اصطلاحات و انواع آن و مدلی که مناسب کار شما باشد بسیار واجب است تا در خرید خود دچار اشتباه و ضرر نشوید. توجه شما را به مطالعه ادامه این مطلب جلب مینمائیم. امید است که مفید واقع شود.
آیا استفاده از تلسکوپ نیاز به دانشی دارد؟ پیش نیاز های استفاده از یک تلسکوپ چیست؟
مثل هر دستگاهی اندک آشنایی با آن لازم است و بدیهی ست بعد از مدتی استفاده ، قلق های آن بدست شما می آید و کار با آن برای شما ساده خواهد شد اما بهتر است پیش از اقدام به رصد موارد زیر را یاد بگیریم
۱ – بایستی جهت یابی ، مختصات خوانی را فرا گرفت ( اگر ندانیم در چه ساعتی در چه مختصاتی دنبال چه چیزی بگردیم و صرفاً بخواهیم تصادفی به سمتی زوم کنیم چیزی نخواهیم یافت) بایستی سعی کنیم که به عضویت گروه های نجومی در بیائیم و اینطوری انگیزه ی بیشتری پیدا کرده و می توانیم بهتر پیشرفت کنیم , تنهایی حرکت کردن سخت و باعث می شود که پیشرفت منظمی نداشته باشیم در حالی که در گروه همیشه یک مسیر رو به رشدی رو داریم و میتوانیم از تجربیات دیگران نیز بهره ببریم , این گروهها در فصل تابستان در فرهنگسراها یافت میشوند.
انتشارات گیتا شناسی کتابی تحت عنوان مختصات اجرام سماوی منتشر نموده که با استفاده از آن میتوان مختصات اجرام مختلف را یافت البته بایستی مختصات خوانی را قبلا یاد گرفته باشیم.
۲ – هر از چند گاهی بایستی از شهر فاصله گرفت زیرا نورهای ساطع شده از شهرها مانع رصد میشوند. با داشتن بهترین ابزار رصد و همچنین علم رصد ، اگر از شهر فاصله نگیرید دیر یا زود دلزده خواهید شد و انگیزه خود را از دست داده و برای انباری منزل باید بفکر فضایی اضافه باشید.
۳– مهارت و سرعت استقرار ابزار رصدی نیز عاملی است که با تجربه بدست می آید و نباید یکباره انتظار رصدی موفق داشت!
۴– در طول شبانه روز با چشم غیر مسلح میتوان ۵ سیاره را مشاهده نمود! صرفاً تلسکوپ ابزار رصدی نبوده و برای شروع میتوان از دوربین ها دو چشمی با قطر دهانه بالا مانند دوربین ۷۰*۱۵ استفاده نمود. شاید این تصور بوجود بیاید که بعدها که حرفه ای شدیم این دوربین دیگر بکار نمی آید! و خرید آینده نگرانه ای نکرده ایم! اما حقیقت اینست که دوربین نجومی حتی زمانی هم که حرفه ای شدیم بدرد می خورد و هرگز بی نیاز به کاربرد هایش نمی شوید با یک همچین ابزاری بیش از ۱۵۰ جرم آسمانی را میتوان رصد کرد و لازم بذکر است که حرفه ای ها همیشه بیش از یک ابزار برای رصد دارند.
۵– از ابزار رصدی خود انتظاری بیش از حد نبایست داشت قبل از خرید تلسکوپ بدانیم که نمی توان تصاویری زیبا , رنگی و خیره کننده شبیه به اون تصاویری که توی سایت ها و مجلات از اجرام آسمانی درج میکنند ، دید !!! آن عکسها با تلسکوپ های قوی ، فیلتر و بعضاً از خارج از جو گرفته شده که شما با این تلسکوپ های آماتوری از روی سطح زمین نمی توانید همچین تصاویری رو ببینید. البته آب دریا را اگر نتوان کشید هم بقدر تشنگی باید چشید. در ضمن تلسکوپ های شکستی بیشتر برای رصد سیاره ها و سطحشون استفاده می شوند و تلسکوپ های انعکاسی بیشتر برای رصد سحابی ها و کهکشان ها.
آشنایی با اصطلاحات تلسکوپ
تلسکوپ چیست؟
کلمه تلسکوپ از واژه یونانی “تلسکوپین” گرفته شده است. “تله” به معنای دور و “اسکوپین” به معنای دیدن است. بنابراین ، تلسکوپ وسیلهای است که با آن می توان فواصل دور را به وضوح دید.
بزرگنمایی واقعی تلسکوپ چقدر است؟
در بعضی از تبلیغات می نویسند: با بزرگنمایی بیش از ۵۰۰ برابر! و بدین وسیله می خواهند وانمود کنند هر چه قدرت بزرگنمایی تلسکوپ بیشتر باشد، آن تلسکوپ بهتر است. اما این قضیه حقیقت ندارد. برعکس، از نظر متخصصین ، بزرگنمایی مهمترین خصوصیت یک تلسکوپ نیست. به طور نظری، تلسکوپ ها را می توان طوری ساخت که بزرگنمایی بسیار زیادی داشته باشند! اما برای بدست آوردن بیشترین بزرگنمایی تلسکوپ ، باید این نکته را در نظر داشت که تصویر بدست آمده باید واضح و از کیفیتی قابل قبول برخوردار باشد. این در صورتی است که به ازی هر ۲.۵ سانتی متر قطر شیئی تلسکوپ نباید بیش از ۵۰ برابر بزرگنمایی به دست آورد. پس بهترین بزرگنمایی قابل قبول برای یک تلسکوپ ۳ اینچی (۷۵ میلیمتری) ۱۵۰ برابر است. استفاده از بزرگنمایی های بیشتر (استفاده از چشمی های با فاصله کانونی کم) تصویری نا واضح و مات به دست خواهد داد. در واقع بزرگنمایی تلسکوپ عبارت است از نسبت فاصله کانونی شیئی به چشمی
اعدادی که تلسکوپها را با آن مینامند به چه معنی ست؟
در معرفی تلسکوپ بعد از اشاره به ساختار آن به یک عدد که برای تلسکوپ عنوان میکنند بر میخوریم که بعنوان مثال این عدد بدین شکل است ۵۰۶۰۰ که دو عدد اول آن یعنی ۵۰ معرف قطر عدسی جلویی یا آئینه بکار رفته در تلسکوپ است که در مثال ما عدد ۵۰ یعنی ۵۰ میلیمتر یا بعبارتی ۵ سانتیمتر منظور اینست که عدسی اصلی یا آینه استفاده شده در آن ۵ سانتیمتر قطر دارد
و بدیهی ست که هر چه قطر عدسی یا آینه تلسکوپ بیشتر باشد ، نور بیشتری جمع کرده و بزرگنمایی و تصویر واضح تری ارائه میکند و میتواند اجرام کم نور تر را هم نمایش دهد و در نهایت هر چی این قطر بیشتر باشد طراحی و ساخت آن سخت تر شده و قیمت آن نیز تصاعدی بالا میرود.
در مورد بخش دوم این عدد منظور ۶۰۰ ، این بخش دوم معرف فاصله کانونیست و میتواند معرف طول لوله در تلسکوپ های شکستی نیز باشد یعنی جایی که نور از عدسی گذشته و کانونی میشود ۶۰ سانتیمتر یا ۶۰۰ میلیمتر است و میتوان تشخیص داد طول لوله آن کمی بیش از ۶۰ سانتیمتر میباشد.
معکوس نمودن و وارونگی تصاویر توسط تلسکوپها
تلسکوپهای مختلف نیوتونی ، شکستی و بازتابی بسته به ساختاری که دارند تصویر را وارونه یا معکوس نمایش میدهند گویی که جای آسمان و زمین عوض شده و یا سمت چپ و راست جابجا میشوند. این جزو ساختار تلسکوپ هاست که در دوربین های شکاری با قرار گیری منشور به تصویر مستقیم تبدیل میشود اما در تلسکوپ ها معمولا از منشور استفاده نمیشود چرا که استفاده از هر تعداد لنز یا منشور بیشتر مساویست با افت نور بیشتر و این بدین معنی ست که برخی اجرام کم نور اعماق کهکشان را از دست خواهید داد از اینرو کمپانی های سازنده فقط در برخی مدلهای آموزشی از منشور و تصویر مستقیم استفاده میکنند و در عمل بیشتر تلسکوپهای آینه ای تصاویری وارونه و تلسکوپ های شکستی تصویری معکوس و تلسکوپهای ترکیبی بعضا هم وارونه و هم معکوس عمل میکنند و این مورد برای رصد گر هیچ مشکلی ایجاد نمیکند. بقول انیشتین که میگوید ” یک نقطه ثقل به من بدهید تا دنیا را با آن جابجا کنم” در واقع زمین ما در کهکشانی بدون نقطه ثقل شناور است و این مائیم که دنیا را از دید خود و جایی که در آن قرار داریم میسنجیم.
مشخصه اصلی یک تلسکوپ چیست؟
مشخصه اصلی یک تلسکوپ گشودگی (قطر عدسی یا آینه اصلی) آن است. هرچه قطر گشودگی تلسکوپ بیشتر باشد نور بیشتری را جمع آوری می کند و تصویر واضح و روشنتری به دست می دهد. در این صورت می توان اجرام کم نوری مثل سحابی ها و کهکشان ها را دید.
توان جمع آوری نور، با مجذور قطر عدسی متناسب است. قطر مردمک چشم در هنگام شب تقریباً ۶ میلیمتر است. پس تلسکوپی با قطر ۲۴ میلی متر (۴ برابر قطر چشم)، ۱۶بار بیشتر از چشم نور جمع آوری می کند. تلسکوپ ۴۸ میلی متری، ۶۴ بار بیش ازچشم نور جمع می کند و…
توان تفکیک، یعنی اینکه تلسکوپ جزئیات جرم مورد رصد را چقدر تفکیک می کند. در نور زرد- سبز (میانه طیف مرئی)، توان تفکیک بر حسب ثانیه قوس از رابطه زیر حساب می شود.
عدد ۱۲.۵ تقسیم بر قطر شیئی = توان تفکیک ( a )
فرق بین تلسکوپهای شکستی و بازتابی چیست؟
در ساختار تلسکوپهای شکستی نور رسیده از اجرام آسمانی از عدسیهایی عبور می کنند. ساده ترین نوع تلسکوپهای شکستی به این صورت است که دو عدسی در دو سر لوله تلسکوپ قرار می گیرد. آن عدسی را که رو به سمت اجرام آسمانی مانند ستاره ها و ماه و… قرار دارد عدسی شیئی می نامند و عدسی دیگری را که ناظر از آن تصویر را می بیند عدسی چشمی می گویند.
نور اجرام آسمانی از فاصله بسیار دوری به ما می رسد. به همین دلیل به صورت پرتوهای موازی از عدسی شیئی می گذرد. پرتوها پس از گذر از عدسی شیئی می شکنند و در نقطه ی به نام کانون متمرکز می شوند. شاید شما هم تجربه کرده باشید که اگر یک عدسی را در مقابل نور خورشید نگه دارید پرتوهای خورشید را در یک نقطه کانونی می کند.
فاصله میان کانون و عدسی شیئی را فاصله کانونی عدسی شیئی تلسکوپ می نامند که برای هر تلسکوپی اندازه آن مشخص است و قابل تغییر نیست. کار عدسی چشمی ، بزرگنمایی تصویر است. در تلسکوپها عدسی چشمی قابل تغییر است و در نتیجه بزرگنمایی تغییر می کند.
در تلسکوپهای بازتابی یک آینه مقعر نور را جمع و در یک نقطه کانونی می کند که آن را آینه اصلی تلسکوپ می نامند. در تلسکوپهای بازتابی این آینه نقش همان عدسی شیئی را در تلسکوپهای شکستی دارد. ولی در انتهای لوله تلسکوپ قرار می گیرد. نور از آینه اصلی به سوی آینه دیگری باز می تابد و از آنجا به عدسی چشمی می رسد. تلسکوپهای بازتابی مختلف ساختمان نوری متفاوتی دارند. ساده ترین گونه آنها تلسکوپ نیوتونی است که نخستین بار نیوتون آن را ابداع کرد.
کدام نوع تلسکوپ را انتخاب کنم؟ شکستی ، بازتابی ، ترکیبی
معمولا” تلسکوپ ها را به دو نوع اصلی شکستی و بازتابی تقسیم می کنند. در تلسکوپ شکستی از یک عدسی برای جمع آوری و کانونی کردن نور استفاده می شود. در تلسکوپ بازتابی یک آینه مقعر نور را کانونی می کند. هر دو برای رصد مناسبند. اما هر کدام مزایایی خاص دارند.
تلسکوپ های بازتابی اغلب گشودگی زیاد دارند، اما نسبتاً ارزان هستند. با وجود این تلسکوپ های شکستی معمولاً تصاویری واضح تر نسبت به تلسکوپ های بازتابی به دست می دهند. منجمان آماتوری که می خواهند جزئیات سطح سیارات را نگاه کنند از تسلکوپ شکستی، و آنهایی که می خواهند به اجرام کم نور مثل سحابی ها و کهکشان ها نگاه کنند از تلسکوپ بازتابی استفاده میکنند.
نوع سوم تلسکوپ ها که تقریباً ترکیبی از این دو نوع به نام کاتادیوپتریک که در آنها از آینه مقعر به عنوان شیئی و از یک عدسی تصحیح کننده در جلوی لوله تلسکوپ استفاده می شود. به این نوع تلسکوپ اشمیت-کاسگرن یا ماکستوف گاسکرین هم گفته می شود. حسن این نوع تلسکوپ ها در آن است که معمولاً طول لوله تلسکوپ کمتر است و عدسی ابتدای لوله نقش تصحیح کننده پرتوهای نور را دارد. این مدل ها هم محسنات تلسکوپ های بازتابی و هم شکستی را دارا است و حجم کم آنها حمل و نقل شان را ساده می کند. اما قیمت آنها کمی گران است.
مزایا و معایب تلسکوپ های شکستی چیست؟
تلسکوپ های شکستی فواید بسیاری نسبت به باقی تلسکوپ ها دارند ، محیط آن ها بسته است. بنابر این گرد و خاک و رطوبت نمی توانند داخل لوله ی تلسکوپ شوند.
سیستم اپتیکی آن ها ثابت است، بنابر این احتیاجی به هم خط سازی های اپتیکی ندارند. یعنی اپتیک آن ها احتیاجی به تنظیم شدن توسط کاربر را ندارد.
تلسکوپ های شکستی همچنین مانعی در مرکز شان ندارند که باعث کاهش میزان نور ورودی به داخل لوله شود که باعث تغییر در الگوی پراش در تصویر شود.
در نتیجه تضاد نوری بالا و کیفیت بالای تصاویر ایجاد شده در تلسکوپ های شکستی، این نوع از تلسکوپ ها را برای رصد سیارات ایده آل می کند.
مشکل اصلی شکستی ها این است که از آنجایی که بسیاری از طول موج های نور از میان یک شیشه عبور می کنند، شکست نامنظم این پرتو ها باعث ایجاد رنگ های کاذب حول یک جسم روشن می شود. این مشکل هم با استفاده از عدسی های اضافی و شیشه های مخصوص بر طرف خواهد شد.
از آنجایی که معمولا حداقل چهار لایه عدسی در یک تلسکوپ باید به صورت بسیار دقیقی تراش خورده، صیقلی شده و لایه اندود شود، این نوع تلسکوپ ها به هزینه ی بسیار بالاتری برای تولید شان نسبت به باقی تلسکوپ ها نیاز است.
مزایا و معایب تلسکوپ های آئینه ای چیست؟
معمول ترین نوع از تلسکوپ های بازتابی امروزه به تلسکوپ های نیوتنی معروف اند. چرا که طراحی اولیه آن ها حاصل ابتکار اسحاق نیوتن بوده است.
آینه از لایه اندود کردن روی سطح یک قطعه شیشه ی مقعر با استفاده از مواد باز تابنده نور ایجاد می شود.
پرتو های نور وارد شده در تلسکوپ، پس از برخورد با سطح آینه بازتاب می شود و از آنجایی که از میان شیشه ای عبور نمی کنند، رنگ های کاذبی هم ایجاد نمی شود.
یک آینه با نسبت کانونی بالا می تواند روی بخشی از سطح یک کره شکل گیرد.
این امر برای تلسکوپ های بازتابی کوچک و بازتابی هایی با نسبت کانونی ۹ (f/9) یا بالاتر کارآمد است.
اما برای بازتابی های بزرگ تر و آن هایی که نسبت کانونی ۸ یا کمتر دارند، این آینه های مقعر کروی، تمام پرتو های نور را در یک نقطه کانونی نمی کنند.
پرتو هایی که از لبه ی آینه بازتاب می شوند، در نقاط دیگری نسبت به پرتو های مرکزی کانونی می شوند که در نتیجه تصویر فاقد تضاد نوری لازم به علت انحرافات کروی (اختلالات حاصل از کروی بودن آینه) است.
جهت غلبه بر این عیب، سطوح آینه را در حین صیقلی شدن، به صورت سهمی وار تراش می دهند که در نتیجه تمام پرتو های نور را در یک نقطه کانونی می کند.
تلسکوپ بزرگ بهتر است یا کوچک؟
این حقیقت دارد که تلسکوپ بزرگتر جزئیات بیشتر و اجرام کم نورتر را بهتر نشان می دهند بسیاری را به این باور می کشاند، که تلسکوپ های کوچک ارزش خریدن ندارند. اما حتی یک تلسکوپ شکستی ۶۰ میلیمتری می تواند با نشان دادن اجرام بسیاری شما را سال ها سرگرم و مجذوب کند.
بسیاری از علاقمندان به ستاره شناسی ، همین تلسکوپ های کوچک را برای همیشه نگه می دارند. اگر چه داشتن یک تلسکوپ بزرگ در تخیل همه ما خانه کرده و آدم را هیجان زده می کند، اما داشتن تلسکوپ های بزرگ دردسر هم دارد. برای حمل به حیاط ، پشت بام یا اتوموبیل یا هنگام نصب این تلسکوپ ها دردسرشان آشکار می شود. بهترین تلسکوپ بزرگترین تلسکوپ نیست. بهترین تلسکوپ، تلسکوپی است که همیشه بتوانید از آن استفاده کنید. حمل و استفاده آسان معیاری اصلی برای استفاده از تلسکوپی است که می خواهید از آن در رصد ها لذت ببرید.
دوربین های تک چشمی یا دو چشمی به درد رصدهای نجومی می خورند یا نه؟
دوربین های تک یا دوچشمی که اغلب مورد استفاده شکارچیان است یکی از راحت ترین، با صرفه ترین و شاید واجب ترین وسیله ای است که حداقل برای شروع یادگیری مشاهده آسمان و صور فلکی به کار می آید. این دوربین ها میدان دید وسیعی دارند.
البته عیب عمده این دوربین ها بزرگنمایی ثابت آن ها است، چون چشمی آن ها قابل تعویض نیست. عیب عمده دیگر این دسته از دوربین ها مشکل استقرار آن ها است. اغلب دوربین های تک چشمی روی سه پایه نصب نمی شوند و نگه داشتن دوربین های دو چشمی دردسرهای فراوان دارد. به رغم میدان دید زیاد این دوربین ها، حتی با وجود ساخت پایه ای برای رفع اشکال استقرار آن ها، هنوز مشکل ردیابی اجرام باقی است. با همه این ها هنوز دوربین های تک چشمی و دوچشمی یکی از ابزارهای لازم برای هر اخترشناس حرفه ای و آماتور است و عیوب آن به قیمت کم شان می ارزد.
استقرار سمت ارتفاعی بهتر است یا استوایی؟
پایه های سمت-ارتفاعی درست مانند پایه های دوربین عکاسی فقط به بالا و پایین و چپ و راست حرکت می کنند و از این رو لوله تلسکوپ فقط در همین جهات حرکت خواهد کرد.
بهترین نوع از پایه های سمت-ارتفاعی، آنهایی هستند که پیچ حرکت آرام دارند که به درد دنبال کردن جرم مورد نظر می خورند (البته فقط در جهت های گفته شده). با وجود این پایه های سمت-ارتقاعی نمی توانند ستاره ها را در حرکت قوسی شان دنبال کند.
پایه های استوایی پیچیده ترند و برخلاف سمت ارتفاعی می توانند ستاره ها را بدون دردسر، در مسیرشان از شرق به غرب دنبال کنند. اگر تلسکوپ موتوری هم برای ردیابی داشته باشد. این کار را به صورت خودکار انجام می دهد. داشتن موتور ردیاب ، کمک بسیار بزرگی است، چون مثلاً هنگام استفاده از بزرگنمایی ۱۰۰ یا بیشتر، میدان دید تلسکوپ کاهش می یابد و در کمتر از ۴۰-۵۰ ثانیه جرم مورد نظر از میدان دید خارج می شود. تنظیم های مجدد و قراردادن جرم مورد نظر در مرکز میدان دید کاری است خسته کننده و از طرفی هر بار هنگام تنظیم، امکان لرزش تلسکوپ و در نتیجه ابهام تصویر هم وجود دارد.
بهترین فاصله کانونی برای تلسکوپ ها کدام است؟
فاصله کانونی تلسکوپ و اینکه این فاصله چقدر باید باشد، مهمترین مشخصه تلسکوپ نیست. تلسکوپ هایی با فاصله کانونی کم (۴۰۰ تا ۷۰۰ میلیمتر) بزرگنمایی کم و میدان دید زیاد دارند. در عوض فاصله کانونی زیاد (۱۳۰۰ تا ۳۰۰۰ میلیمتر) بزرگنمایی زیاد و میدان دید کمی دارند. به همین دلیل، تلسکوپ های با بزرگنمایی کم را برای مشاهده اجرام کم نور و معمولاً کهکشان خودمان استفاده می کنند و تلسکوپ های با بزرگنمایی زیاد را بیشتر برای مشاهده سیارات انتخاب می کنند.
چرا اجرام در تلسکوپهای آماتوری کوچک و کم نور دیده میشوند؟
این سؤال جوابهای متعددی دارد. نمیتوان انتظار داشت مناظری همانند تصاویر خارقالعادهای که تلسکوپهای پیشرفته و حرفهای همانند تلسکوپ فضایی هابل گرفتهاند را در یک تلسکوپ آماتوری نظاره کرد. متأسفانه نمیتوان جزئیات و رنگهایی که در تصاویر ذکر شده دیده میشود را با این تلسکوپ ها دید.
اجرام اعماق آسمان مثل کهکشانها یا سحابیها، اغلب اوقات به صورت لکههای غبار آلود کمنور به نظر میرسند. با یک تلسکوپ بزرگتر فقط میتوان این لکههای کمنور را واضحتر دید، ولی باز هم نمیتوان هیچ رنگی را تشخیص داد.
سیاراتی همانند زحل یا مشتری از درون یک تلسکوپ آماتوری کوچک، تقریباً به اندازهی یک سکه که در یک بشقاب قرار دارد، در میدان دید رویت میشوند.
اگر منظرهای که از سیارات میبینید، جزئیاتی که توقع دارید را ندارد ، بدانید که این مسئله دلایل قابل توجیه خود را دارد:
۱) یکنواخت نبودن جو.
۲) تلسکوپی که زمان کافی برای سرد شدن تا دمای بیرون را نداشته.
۳) اپتیکی که به اندازهی کافی بزرگ و خوب نیست که بتواند آن جزئیاتی که انتظار دیدنشان میرود را نشان دهد. هر یک از این موارد میتواند به تنهایی باعث شود تا تصویر خوبی در تلسکوپ دیده نشود. بهخاطر داشتهباشید که “رصد” از پشت یک چشمی به همان اندازه که مهارت است، یک هنر است. هر چقدر بیشتر رصد کنید، توانایی شما در رصد اجرام بیشتر میشود.
نکته: یک وسوسه ای مشترک در بین تمام آماتورهایی که شروع به استفاده از تلسکوپ میکنند این است که با بیشترین بزرگنمایی شروع کنند. ولی این کار باعث میشود که یافتن اجرام سخت شده و تصاویر مبهم و تار دیده شوند. بهتر است که با کمترین بزرگنمایی چشمی که دارید شروع کرده و کمکم بزرگنمایی را افزیش دهید.
زمانی که آینه یا عدسی یا چشمی تلسکوپ کثیف میشود، آیا باید آن را تمیز کرد؟ با چه وسیلهای؟
اغلب مردم در مورد هر ذره غباری که روی وسیلهی اپتیکی شان مینشیند نگران شده و با وسواس آن را پاک میکنند. در مقابل رصدگران دیگری هم هستندکه هیچگاه اپتیک خودشان را تمیز نمیکنند. استدلال دسته اخیر اینست که امکان دارد در هنگام تمیز کردن، در مقایسه با زمانی که تمیز نمیشوند، آسیب بیشتری به سطح شیشهای حساس عدسیها یا آینه ها برسد.
اما راه حل چیست؟
پیشگیری و اعتدال در این مورد بهترین راه حل است. در مواقعی که از تلسکوپ یا دوربین دوچشمی خود استفاده نمیکنید، درپوش لنز آن را بگذارید و فقط زمانی که واقعاً ضروری است، برای تمیز کردن آن اقدام کنید.
برای پاک کردن آینهی تلسکوپ بازتابی، آینه را از جایش درآورده و با آب مقطر آن را بشویید. اگر پس از اینکار تمیز شد، با دقت آن را بوسیلهی جریان هوا (سشوار) خشک کنید. اگر تمیز نشده بود، بگذارید آینه در آب گرم کاملاً خیس شود. سپس یک قطره مایع ظرفشویی به آن اضافه کنید (قبلاً از تمیز بودن ظرفی که در آن شستشو صورت میگیرد اطمینان حاصل کنید) سپس دوباره با آب مقطر آن را بشویید. اگر هنوز کثیف بود، از مقدار بیشتری مایع شوینده استفاده کنید.
برای تمیز کردن عدسی تلسکوپ شکستی، باید از روش دیگری استفاده کرد. هر کاری که میکنید، ابداً آنها را باز نکنید! بهترین راه برای پاک کردن عدسیها این است که به آرامی ذرات را با یک پارچهی بدون کرک یا پارچهی کتانی که به الکل ایزوپروپیل خالص یا یک محلول مخصوص پاک کردن عدسی آغشته شده، پاک کنید. ولی در ابتدا اطمینان حاصل کنید که هیچ ذره غباری روی سطح عدسی وجود ندارد.
میتوانید این کار را با دمیدن هوا یا یک قلمموی نرم با موهای کم انجام دهید. قلمموی سخت امکان دارد پوشش روی عدسی و یا حتی روی خود شیشهی عدسی را خش بیندازد.
سوالات رایج نجوم آماتوری
اولین تلسکوپ را چه کسی اختراع کرد؟
هیچ کس به طور حتم نمی داند چه شخصی اولین مخترع تلسکوپ بوده است. بنابر یک داستان شاگردی از روی شیطنت یکی از عدسیهای عینک استاد کار خود را در مقابل عدسی دیگر آن قرار داد و برای نخستین بار دریافت که از پشت آنها می توان برج کلیسایی را که در فاصله دور قرار دارد بسیار نزدیک ببیند. با این حال امروزه بر این عقیده ایم که احتمالاً تلسکوپ توسط هانس لیپرشی عینک ساز هلندی در سال ۱۶۰۸ اختراع شده است. شاید هم شاگرد داستان نقل شده ، نزد لیپرشی کار می کرده است و استاد کار همه اعتبار این ابداع را به خود اختصاص داده است.
عدسی های ساده عینک از زمانهای قدیم شناخته شده بود. یونانیها احتمالاً با استفاده از عدسی های بزرگ کشتیهای دشمن را به آتش می کشیدند. قدیمی ترین جسم شناخته شده که شبیه عدسی است از حفاری باستانشناسی بابل به دست آمده است و گمان می رود که از آن به عنوان شیشه درشت نما برای خواندن خطوط الواح گلی استفاده می شد.
در هلند کسی در مورد این اختراع جدید به عنوان وسیله مشاهده آسمان فکر نمی کرد. آنها از این اختراع فقط به صورت یک اسلحه نظامی استفاده می کردند. زیرا با عدسی می توانستند محل دشمن را بدون آنکه دیده شوند پیدا کنند. در سال ۱۶۰۸ اخبار و شایعات مربوط به این اختراع شگفت آور جدید در سراسر اروپا مانند صاعقه پیچید.
وقتی گالیله از آن با خبر شد او نیز اهمیت کاربرد این وسیله را در زمان جنگ دریافت. ولی در عین حال به امکان کاربردهای دیگر آن نیز توجه کرد. حتی قبل از آنکه یکی از تلسکوپهای هلندی در ایتالیا به دست گالیله برسد او برای خودش یک تلسکوپ ساخت. اولین تلسکوپ گالیله داری یک عدسی شیئی به قطر ۲/۴ سانتیمتر بود که فقط ۳ برابر بزرگتر نشان می داد. ولی عدسی تلسکوپی که او اکتشافات نجومی خود را با آن انجام داد دارای قطر ۴/۴ سانتیمتر بود و ۳۳ برابر بزرگتر نشان می داد.
چرا ستاره قطبی را همیشه در یک نقطه ثابت می بینیم؟
زمین دور محوری می چرخد که اگر این محور را به سمت شمال امتداد دهیم در فاصله بسیار دوری به ستاره قطبی خواهیم رسید. فاصله ستاره قطبی از منظومه شمسی ما آنقدر زیاد است که مدار گردش زمین دور خورشید مانند چرخش یک نقطه بسیار ریز می ماند.
اگر فردی در قطب شمال زمین ایستاده باشد ستاره قطبی را درست بالای سر خود خواهد دید. البته امتداد محور چرخش زمین در فضا ثابت نیست و در یک دوره ۲۶ هزار ساله دور یک دایره می چرخد. بطوریکه تا ۲۰۰۰ سال دیگر امتداد محور چرخش زمین به ستاره دیگری به نام نسر واقع (وگا) ختم می شود و پس از یک دوره ۲۶۰۰۰ ساله دوباره امتداد محور چرخش زمین با ستاره قطبی فعلی منطبق می شود.
ستاره شناسان چگونه فاصله ستارگان تا زمین را محاسبه می کنند؟
همانطور که می دانید فاصله برخی از ستاره ها تا زمین به هزاران سال نوری می رسد. اگر اخترشناسان می خواستند با محاسبه زمان ارسال و برگشت پرتوهای نوری یا امواج فاصله زمین تا ستاره ها را اندازه بگیرند می بایست هزاران و حتی میلیونها سال منتظر می ماندند.
دانشمندان ریاضیدان راه حل ساده ای به نام اختلاف منظر یافته اند که با این شیوه می توان به راحتی فاصله اجسام دور را محاسبه کرد.
برای فهم بهتر ابتدا مثالی می زنیم. مدادی را مقابل چشمان خود بگیرید. ابتدا چشم چپ را ببندید و با چشم راست به آن نگاه کنید. بعد چشم راست را ببندید و با چشم چپ به آن نگاه کنید. حتماً به نظرتان آمده که مداد چند سانتی متر جا به جا شده است. با همین روش ساده بود که اخترشناسان توانستند شعاع کره زمین و به دنبال آن فاصله ماه و خورشید از زمین را پیدا کنند.
با دانستن فاصله زمین تا خورشید می توان به راحتی فاصله زمین تا ستاره ها را محاسبه کرد.
اخترشناسان از یک ستاره مشخص دو عکس به فواصل ۶ ماه از هم می گیرند. وقتی این دو عکس را با هم مقایسه می کنند به نظر می رسد که ستاره چند درجه در آسمان جابه جا شده است. با داشتن فاصله زمین تا خورشید و زاویه ( نصف زاویه ای که به نظر ستاره جابه جا شده ) و به کمک فرمول مثلثاتی ساده می توان فورا” فاصله چند سال نوری از زمین تا این ستاره را محاسبه کرد.
سحابی چیست؟
در بسیاری از مناطق فضای میان ستاره ای ابرهای بزرگی از گاز و غبار وجود دارند که آنها را سحابی (به معنی ابر) می نامند. سحابیها را به سه گروه رده بندی می کنند: سحابیهای نشری ، بازتابی و تاریک
در سحابیهای نشری یک یا چندین ستاره بسیار سوزان (از رده طیفی O یا B) جا دارند. این ستاره های بسیار داغ موجب تحریک گازها و درخشش سحابی می شوند. نمونه جالب توجهی از این گونه سحابی بزرگ جبار است. این سحابی با چشم غیر مسلح به صورت توده مه آلود کم نوری دیده می شود.
اگر ستاره ها مقداری سردتر باشند یا اینکه چگالی گازها در سحابی زیاد باشد گازها فقط نور ستاره ها را بازتاب می دهند. در این صورت سحابی را بازتابی می نامند. سحابی که ستاره های خوشه پروین را در بر گرفته از نوع بازتابی است.
در برخی موارد هم هیچ گونه ستاره ی در درون یا نزدیکی سحابی قرار ندارد. به همین جهت سحابی را تاریک می نامند. مشاهده سحابیهای تاریک فقط در صورتی ممکن است که در مقابل سحابی نشری یا بازتابی قرار گیرند. سحابی های تاریک نور ستاره های پشت خود را جذب می کنند. اخترشناسان عقیده دارند که ستاره ها در درون این سحابیها متولد می شوند. سحابی سر اسبی نمونه جالب توجهی از این گونه سحابیهاست.
جدا از سه گروه سحابیها برخی از سحابیها از ستاره ها تشکیل می شوند. ستاره هایی مانند خورشید در پایان زندگی خود یعنی در مرحله غول سرخی لایه های بیرونی جو خود را به صورت سحابی در فضا می پراکند. این سحابیها را سیاره نما می نامند. زندگی ستاره های پر جرمتر از خورشید با انفجاری ابرنو اختری پایان می یابد و سحابی بزرگ و گسیخته ای از انفجار به جا می ماند که آن را سحابی باقیمانده انفجار ابرنو اختری می نامند.
فرق بین یک ستاره و سیاره در چیست؟
ستارگان گوی های عظیمی از گازهای هیدروژن و هلیم هستند که به دلیل دارا بودن فشار و دمای بسیار زیاد در مرکزشان از خود نور و انرژی در فضا منتشر می کنند.ولی سیارات اجرامی سرد و جامد (مانند زمین) یا گازی (مانند مشتری) هستند که بیشتر از عناصر سنگین تشکیل شده اند و از خود نوری ندارند و همچنین به دور ستارگانی همانند خورشید در گردش هستند.
سال کبیسه چیست؟
چون یک سال شمسی با ۳۶۵ روز و ۶ ساعت برابر است هر چهار سال ۳۶۶ روز می شود که آن را سال کبیسه می نامند. یعنی هر چهار سال شمسی سه سال آن شمسی و سال چهارم کبیسه است. این قراداد به توصیه منجم رومی الکساندر سوشیرن رعایت می شود.
در تقویم های اروپایی این روز را هر چهار سال یک بار به ماه فوریه (دومین ماه میلادی) اضافه می کنند که آن سال را سال ژولین می نامند.
در تقویم فارسی هر چهار سال یک بار که کبیسه است ماه اسفند را به جای ۲۹ روز ۳۰ روز محاسبه می کنند.
اگر فضانوردان بدون تجهیزات مخصوص از فضاپیما خارج شوند چه روی می دهد؟
ساده ترین موضوعی که به ذهن می رسد این است که در فضای خارج از جو زمین ، فضانورد بدون اکسیژن می میرد. اما حتی اگر فضانورد ذخیره اکسیژن لازم را داشته باشد ولی از لباس مخصوص استفاده نکند سرنوشت بسیار شومی در انتظار اوست. با کاهش فشار جو ، مایعات در دماهای پایینتری به جوش می آیند و سریع تبخیر می شوند. در ارتفاعی که فضانوردان کار می کنند فشار جو تقریباً صفر است. به همین دلیل اگر لباس مخصوص به تن نداشته باشند آب موجود در بافتهای بدن آنها در مدت چند ثانیه به سرعت تبخیر می شود و فقط جسم خشک و بی جانشان باقی می ماند.
چرا سیارات چشمک نمی زنند؟
بر خلاف ستارگان که نورشان سوسو می زنند نور سیارات ثابت به نظر می رسد. گرچه در نزدیکی افق ، نور سیارات هم دچار نوسان می شود. چون ستارگان از ما بسیار دور هستند تنها یک شعاع نوری به سوی زمین می فرستند. این تک شعاع نوری در هنگام عبور از جو قطع و وصل می شود و لحظه ای نور ستاره به چشم ما نمی رسد و به نظر چشمک می زند. بر عکس ، بدلیل اینکه سیارات به ما خیلی نزدیک هستند همچون یک قرص نورانی هستند که دسته های نور به سوی زمین گسیل می کنند و دسته نور در برخورد با جو زمین دچار گسستگی کمتری شده و نورشان ثابت به نظر می آید.
صورت فلکی چیست؟
صورت فلکی گروهی از ستارگان در آسمان هستند که مجموعه های قابل تشخیص را تشکیل می دهند. ستاره شناسان قدیمی توانستند بعضی از این مجموعه ها را پیدا کرده و آنها را با نام موجودات افسانه ای ، خدیان و الهه ها نامگذاری کنند. امروزه ۸۸ صورت فلکی شناخته شده است و کل آسمان طوری تقسیم شده است که هر ستاره به یک صورت فلکی متعلق باشد. اما ستارگان موجود در هر صورت فلکی چندان ارتباطی با هم ندارند. فقط طوری قرار گرفته اند که وقتی از زمین به آنها نگاه می کنید در یک مجموعه قرار دارند.
بدیهی است چنانچه از یک نقطه دیگر فضا به آنها نگاه کنیم مجموعه ها به شکل دیگری به نظر می آیند. در بسیاری از موارد فاصله ستارگانی که یک صورت فلکی را تشکیل می دهند از یکدیگر بیش از فاصله ای است که با ما دارند.
تفاوت بین خوشه های کروی و خوشه های باز در چیست؟
همه ستارگان کهکشان مانند خورشید تک و تنها نیستند. برخی از آنها مجموعه های دوتایی یا چندتایی و بسیاری مجموعه های بزرگتری به نام خوشه های ستاره ای را تشکیل می دهند. خوشه های ستاره ای به دو گروه عمده دسته بندی می شوند: خوشه های باز و خوشه های کروی.
هر خوشه کروی بزرگ ممکن است چند صد هزار ستاره داشته باشد. اما خوشه های باز معمولاً بیش از چند صد ستاره ندارند و از لحاظ اندازه از خوشه های کروی کوچکترند.
ستاره ها در خوشه های کروی به هم نزدیکترند. یعنی تراکم ستاره ها در واحد حجم بیشتر است. این یکی از مهمترین تفاوتهای میان این مجموعه های ستاره ای است که موجب تمیز شکل ظاهری آنها می شود. معمولاً تراکم ستاره ها در مرکز خوشه های کروی به حدی زیاد است که حتی با تلسکوپهای بزرگ نیز به آسانی از یکدیگر تفکیک نمی شوند. اما ستاره های خوشه های باز حتی با تلسکوپهای کوچک نیز تفکیک می شوند.
تلسکوپ فضایی هابل چیست؟
اخترشناسان حتی پیش از آغاز عصر فضا این رویا را در سر داشتند که تلسکوپی را در مداری به دور زمین قرار دهند. زیرا تلسکوپ در بیرون از جو بهتر از هر ابزاری در سطح زمین می تواند اعماق کیهان را رصد کند. این رویا در آغاز سال ۱۹۹۰ به واقعیت پیوست و یک شاتل فضایی توانست تلسکوپ ۵/۱ میلیارد دلاری هابل را در مداری به دور زمین قرار دهد. تلسکوپ هابل از گونه بازتابی کاسگرین است و آینه اصلی آن ۴/۲ متر قطر دارد. این تلسکوپ با رایانه از زمین کنترل می شود و نسبت به تلسکوپهای زمینی چند مزیت عمده دارد.
توان تفکیک آن نسبت به تلسکوپهای زمینی بیشتر است. همچنین به بخش فرابنفش و فرو سرخ طیف نور ، نیز حساس است. حدود دو ماه پس از پرتاب مشخص شد که آینه اصلی هابل خطی کروی دارد و نور را با دقت مورد نظر کانونی نمی کند. سرانجام با بررسیهای بسیار اخترشناسان تصمیم گرفتند که با کار گذاشتن ابزارهایی در تلسکوپ خطی کرویت آن را تصحیح کنند و در سال ۱۹۹۳ چندین فضانورد کار آزموده تلسکوپ فضایی هابل را تعمیر کردند.
ستارگان متغیر چه هستند؟
همه ستاره ها از نظر درخشندگی ثابت نیستند. درخشندگی بعضی از آنها از یک شب تا شب دیگر و یا حتی از ساعتی به ساعت دیگر تغییر می کند. تغییرات درخشندگی ستاره ابط الجوزا در حد یک واحد قدر (حدود ۵/۲ برابر) بین حداکثر و حداقل آن است که امکان دارد چند ماه یا حتی چند سال طول بکشد. تغییر در میزان نور خروجی ابط الجوزا به علت تغییر در اندازه این ستاره رخ می دهد.
هر چند تغییرات ستاره ابط الجوزا روندی منظم ندارد ولی برعکس ضربان و تغییرات بعضی از ستاره ها در چند روز یا هفته چنان منظم است که می توان آن را به تپش قلب موجود زنده تشبیه کرد. این قبیل ستاره ها را متغیرهای قیفاووسی می نامند و نظمشان به قاعده ای است که هر چه دوره تغییرات طولانی تر باشد تابندگی آنها هم بیشتر است. بعضی از ستاره ها که درخشندگی آنها به ظاهر تغییر می کند در واقع زوج هایی هستند که در زمانهای معینی یکی از آنها باعث اختفای دیگری و در نتیجه مانع رسیدن نور دیگری به ما می شود. یکی از نمونه های شناخته شده آنها که به دوتایی گرفتگی معروف اند ستاره الغول از صورت فلکی برساووش است که روشنی آن تا میزان یک سوم در هر ۲ روز و ۲۰ ساعت و ۴۹ دقیقه کم می شود.
نواخترها هم از دیگر ستارگان متغیری هستند که ناگهان هزاران بار بیشتر از معمول نورانی و شعله ور می شوند که تا چند روزی به درخشندگی ادامه می دهند و رفته رفته محو می شوند.
تفاوت بین دنباله دارها و شهابها چیست؟
گاهی مردم دنباله دارها را با شهابها اشتباه می گیرند در حالی که این دو کاملاً مجزا از یکدیگرند. شهاب ها در واقع ذرات بسیار ریزی هستند که در فضای میان سیارات پراکنده اند. هنگامی که این ذرات به جو زمین وارد می شوند بر اثر اصطکاک با جو می سوزند و به صورت ردهای نورانی دیده می شوند. ولی دنباله دارها توده هایی از یخ و غبار و ذرات ریز هستند که در مدارهای طولانی به دور خورشید می گردند. اندازه هسته اصلی دنباله دارها بزرگتر از چند کیلومتر نیست. اما هنگامی که به نزدیکی خورشید می رسند به دلیل تابش شدید خورشید گاز و غبار آنها جدا می شود و دنباله ای خلاف جهت تابش خورشید تشکیل می شود که ممکن است طول آن به میلیونها کیلومتر برسد.
منظور از قدر مطلق ستارگان چیست؟
برای مقایسه درخشندگی واقعی ستارگان باید قدر مطلق آنها را تعیین کرد. قدر مطلق عبارت است از قدر ظاهری ستاره هنگامی که فاصله آن با ما ۱۰ پارسک (۶/۳۲ سال نوری) باشد.
برای مثال اگر خورشید ۱۰ پارسک دورتر از ما بود همانند ستاره ای کم نور با قدر ظاهری ۸/۴ دیده می شد. قدر مطلق شعری یمانی ۵/۱+ است . زیرا آن هم نزدیکتر از فاصله استاندارد قرار دارد. دنب نورانیترین ستاره صورت فلکی دجاجه از قدر اول است ولی قدر مطلق آن نشان می دهد که یکی از درخشان ترین ستارگان راه شیری است. زیرا اگر در فاصله استاندارد قرار می گرفت همانند ستاره ای با قدر ۷- دیده می شد. در این صورت به غیر از ماه و خورشید نورانیترین جرم آسمانی بود و حتی نور آن می توانست سایه ایجاد کند.
چرا از روی زمین فقط نیمی از ماه را می بینیم؟
ماه تقریباً ۲۷ روز طول می کشد تا یک بار به دور زمین بگردد. در همین زمان ماه دقیقاً یک دور کامل نیز به دور خود می چرخد. به این جهت ماه همواره یک روی خود را به ما نشان می دهد. انسان از روی زمین فقط یک روی کره ماه را می تواند ببیند. پشت ماه را فقط فضانوردی که با سفینه خود به دور ماه می چرخد قادر است مشاهده کند. به هر جهت انسان می تواند به دلیل نامنظمی های گوناگون در مدار ماه و نیز از طریق تغییر مکان مشاهده ماه در روی زمین در طول زمان ۵۹% سطح ماه را مشاهده کند. بقیه ۴۱% سطح ماه قبل از آغاز دوران سفر به فضا برای انسان کاملاً ناشناخته بود.
چرا ماه به روی زمین سقوط نمی کند؟
زمین با نیروی گرانش خود ماه را به سوی خود می کشد. اگر انسان ماه را که در حقیقت بی وقفه به دور سیاره ما می چرخد از گردش باز می داشت ماه فقط برای مدت کوتاهی ثابت می ایستاد آنگاه با سرعتی فزاینده به سمت زمین می شتافت و در نهایت با آن برخورد می نمود. البته این عمل میسر نیست. ماه از همان زمانهای اولیه با سرعتی برابر ۳۶۵۹ کیلومتر در ساعت به دور زمین در حال گردش بوده است. در اثر این حرکت گردشی، یک نیروی گریز از مرکز به سمت خارج ایجاد می شود که درست به اندازه نیروی گرانش زمین که به سمت داخل کشش دارد است. این دو نیروی مخالف اثر یکدیگر را به طور متقابل خنثی می کنند به نحوی که ماه همواره بر مدار خود باقی می ماند.
البته تاثیر میزان کشش جاذبه خشکی و دریا اندکی متفاوت است و جزر و مد دریا که این کشش جاذبه بین ماه و زمین را نمایان میکند و اخیراً دانشمندان متوجه شده اند که هر سال حدود ۴ سانتیمتر ماه از زمین دور شده و به سمت خورشید کشیده میشود.
منظور از دریاهای ماه چیست؟
لکه هایی که با چشم عادی و غیر مسلح روی سطح ماه مشاهده می شود قبلاً به شکل اقیانوس به نظر می رسید و برای همین دریا نام داده شد. امروزه می دانیم که نیروی جاذبه ماه آنقدر کم است که قادر به نگاه داشتن آب و هوا نیست. بنابراین ماه هیچگاه داری اقیانوس نبوده است. دریاهای ماه سطوح عظیم و کاملاً خشک از سنگ گدازه ها هستند. این گدازه ها میلیاردها سال پیش در بخشهایی از سطح سفید ماه که مملو از دهانه های آتشفشانی بوده سرازیر شده و روی قسمتهایی از آنها را پوشانیده است. سپس این حجم عظیم گدازه ها سرد شده اند. در حال حاضر چون مانند سابق اجرام آسمانی زیادی در فضا وجود ندارد دریاهای ماه به ندرت مورد اصابت گلوله های آتشین و بزرگ فضایی واقع می شوند به طوریکه این مناطق تاریک دارای دهانه های آتشفشانی بسیار کمتری نسبت به اندازهای سفید قدیمی هستند.
کوتوله های سفید و ستارگان نوترونی چه هستند؟
ستارگان پیر و قدیمی به تدریج لایه های بیرونی خود را دفع می کنند. ستارگان سنگین در پایان عمر خود منفجر می شوند. البته اکثر اوقات یک هسته تمام سوخته ، از آنها باقی می ماند. اگر این هسته کمتر از ۱/۴ جرم خورشید وزن داشته باشد به یک کوتوله سفید تبدیل می شود. یعنی کره ای که نزدیک به اندازه کره زمین است. البته در این کره کوچک تمام توده جرم خورشید متراکم می شود به نحوی که یک قاشق چای خوری از ماده کوتوله سفید چندین تن وزن خواهد داشت.
شگفت تر از این ، سرنوشت باقیمانده ستارگانی است که بین ۳ تا ۴ برابر جرم خورشید وزن دارند. آنها به صورت کره هایی که حدود ۲۰ کیلومتر قطر دارند فرو می پاشند. یک سانتیمتر مکعب از مواد آنها شاید چیزی حدود ۱۰۰ میلیون تن وزن خواهد داشت. این باقیمانده های ستاره ی را با نام ستاره های نوترونی مشخص می کنند.
زیرا آنها تقریباً به طور کامل از ذراتی ساخته شده اند که نوترون نام دارند. می توان ستاره های نوترونی زیادی را در آسمان نظاره کرد. این کره های کوچک ولی پر جرم بسیار سریع حول محور خود می چرخند. روی این کره های کوچک نقاطی وجود دارد که پرتو افشانی بسیار زیادی دارند. هرگاه این نقاط به طرف زمین قرار می گیرند نوری شدید و لحظه ای دریافت می شود. در آسمان یک منبع نور و تشعشع تپشی یا لحظه ای مشاهده می شود. به این جهت ستارگان نوترونی را تپ اختر نیز می نامند.
سیاهچاله چیست؟
کوتوله های سفید و ستاره های نوترونی را همواره می توان دید. اما مشاهده باقیمانده های ستاره های بسیار بزرگ امکانپذیر نیست. این ستاره ها به صورت ساختارهای چنان کوچک و متراکمی فرو می پاشند که بر سطح آنها نیروی گرانش غیر قابل تصوری حکمفرما می شود. این نیروی گرانش در نهایت چنان زیاد می شود که همه چیز حتی نور را جذب می کند و در خود به دام می اندازد. چنین باقیمانده های ستاره ای را به همین دلیل نمی توان دید و لذا آنها را سیاهچاله می نامند. این ساختارهای شگفت انگیز همچون گردابی عظیم تمام چیزهایی را که نزدیک آنها می شوند میبلعند اما نمی گذارند هیچ چیز حتی نور از دست آنها رها شود و بگریزد. در مرکز کهکشان راه شیری خودمان نیز یک سیاه چاله عظیم وجود دارد. درواقع سیاهچاله ها را مرکز ثبات هر کهکشان میدانند.
چون سیاهچاله ها هیچ پرتویی از خود نمی تابانند نمی توان آنها را به طور مستقیم مشاهده کرد. با این وجود اخترشناسان بر این باورند که قراین و شواهدی برای اثبات وجود این اجرام آسمانی یافته اند. برای مثال ستارگانی را می توان در آسمان یافت که دور مرکزی ناپیدا در گردشند. که این مرکز در واقع فقط می تواند یک سیاهچاله باشد. سیاهچاله گاهگاه موادی را از این ستاره می رباید که در این فرآیند این مواد شدیداً داغ می شوند و قبل از آن که توسط سیاهچاله بلعیده شوند پرتوهای رونتگن (اشعه ایکس) از خود می تابانند. این پرتوها را آوای مرگ ماده نیز می نامند.
با سلام.
ببخشید می خواستم ببینم با ۳۰ تا ۴۰ میلیون چه تلسکوپ خوبی میشه خرید؟
درود
متاسفانه مدتی هست که موجودی نداریم و قیمت روز هم نداریم از طرفی بخاطر افزایش قیمت ها و نبود قدرت خرید ، واردات در زمینه تلسکوپ خیلی خیلی کم شده و اکثرا ناموجود شدند. بنابراین بایست جنس موجود در بازار رو پیدا کنید و با بودجه تون تطبیق بدید.
موفق باشید
خیلی ممنونم
سلام به همگی
ببخشید
یک سوالی داشتم
کدام نوع تلسکوپ برای رصد اجرام غیر ستاره ای مناسب تره ؟
بازتابی، شکستی یا ترکیبی ؟
درود
فرقی نمیکند هر ساختاری از تلسکوپ مزایا و معایب خود را دارد که در مقاله بدان اشاره شده است.
موفق باشید